pdf مدیریت استرس و اضطراب

دوره هایی برای آموزش کنترل و مدیریت استرس

چهارشنبه ۰۵ اردیبهشت ۰۳

آیا کسب‌وکار شما به واحد منابع انسانی احتیاج دارد؟

۱ بازديد



وقتی کسب‌وکاری راه‌اندازی می‌شود، ممکن است در ماه‌های اول نیاز به واحد منابع انسانی نداشته باشد، ولی زمانی‌که کسب‌وکار رشد می‌کند، به واحد منابع انسانی احتیاج دارد. معمولا سازمان‌ها واحد منابع انسانی را راه‌اندازی می‌کنند یا همه‌ی عملیات این واحد را به یک نفر می‌سپارند. بعضی از شرکت‌ها هم دوست دارند خدمات واحد منابع انسانی را برون‌سپاری کنند. در این مقاله درباره‌ی اهمیت منابع انسانی در سازمان‌ها و مزایای آن صحبت می‌کنیم و با برون‌سپاری واحد منابع انسانی آشنا می‌شویم.

واحد منابع انسانی، ابرقهرمان سازمان

واحد منابع انسانی می‌تواند بسیاری از نیازهای کسب‌وکار را برطرف کند. استخدام نیرو فقط یکی از کارهای منابع انسانی است. در شرکت‌های بزرگ، این واحد دوره‌های توسعه‌ی مهارت‌های فردی برای کارکنان برگزار می‌کند و مسئول سیستم حقوق و پاداش است. همچنین، واحد منابع انسانی باید از قانون کار هم آگاهی داشته باشد و مطمئن باشد که این قوانین در شرکت اجرا می‌شود. منابع انسانی در شرکت‌های بزرگ نقش مهمی دارد و فرهنگ سازمان را تعیین می‌کند. در این شرکت‌ها، مدیرهای منابع انسانی برای موفقیت بلندمدت سازمان تلاش می‌کنند.

اما منابع انسانی در شرکت‌های کوچک چه کار می‌کند؟ در بعضی از شرکت‌ها و استارتاپ‌های کوچک، امکان راه‌اندازی یک تیم مجزا برای واحد منابع انسانی وجود ندارد. این شرکت‌ها کارکنان کمی دارند؛ بنابراین راه‌اندازی تیم منابع انسانی برای آن‌ها به صرفه نیست. اگر در مورد راه‌اندازی واحد منابع انسانی در سازمان مطمئن نیستید یا می‌خواهید این واحد را برون‌سپاری کنید، در بخش بعد اطلاعات بیشتری در اختیارتان می‌گذاریم.

چرا شرکت‌های کوچک به منابع انسانی احتیاج دارند؟

قبل از پاسخ‌دادن به این سوال، بهتر است با وظایف و نقش‌های منابع انسانی آشنا بشویم.  واحد منابع انسانی موظف است که کارهای زیر را انجام دهد:

  • استخدام و حفظ کارکنان جدید
  • اجرای قوانین کار در شرکت
  • آموزش کارکنان و حمایت از آن‌ها در روند توسعه‌ی حرفه‌ای
  • مدیریت حقوق و پاداش
  • مدیریت بررسی عملکرد
  • ایجاد محیطی فراگیر و برابر
  • تهیه‌ی کتابچه‌ی راهنمای کارمندان

بسیاری از صاحبان کسب‌وکارهای کوچک به جای استخدام متخصص منابع انسانی یا برون‌سپاری عملیات این واحد، کارهایی مثل مدیریت لیست حقوق و پاداش، استخدام و آموزش را خودشان انجام می‌دهند. این روش ضررهایی هم برای شرکت دارد. ممکن است مدیریت شرکت نتواند همه‌ی کارها را انجام دهد. به‌علاوه، در صورتی‌که شخص متخصصی فرایند استخدام را انجام ندهد، نیروهای خوب از دست می‌روند و سازمان‌ هم رشد نمی‌کند. بنابراین، توصیه‌ی ما برون‌سپاری وظایف منابع انسانی است. اگر شرکت شما قصد برون‌سپاری واحد منابع انسانی را دارد، تیم منابع انسانی مریم حنطوش‌زاده صفر تا صد کارهای واحد منابع انسانی را انجام می‌دهد. توصیه‌ی ما این است که:

«اگر حداقل ۱۰ کارمند در شرکت شما کار می‌کنند، به یک نیروی تمام‌وقت منابع انسانی احتیاج دارید.»

برون‌سپاری واحد منابع انسانی

یکی از متداول‌ترین سوال‌ها در بحث منابع انسانی این است که چه شرکت‌هایی باید واحد منابع انسانی را برون‌سپاری کنند و چه زمانی برای این کار بهتر است؟ در حقیقت، در مورد منابع انسانی در شرکت‌های کوچک قانون مشخصی وجود ندارد. بعضی از شرکت‌ها به تیم منابع انسانی احتیاج دارند و در گروهی از آن‌ها، مدیریت وظایف واحد منابع انسانی را انجام می‌دهد. بسیاری از متخصصین منابع انسانی توصیه می‌کنند که اگر حداقل ۱۰ کارمند در شرکت شما کار می‌کنند، باید یک کارمند تمام‌وقت در این حوزه استفاده کنید.

مزایای راه‌اندازی تیم منابع انسانی

یکی از مهم‌ترین وظیفه‌‌های تیم منابع انسانی گوش‌دادن به دغدغه‌های کارکنان و برطرف‌کردن آن‌ها است. طبق تحقیقات انجام‌شده، اگر کارمندان احساس کنند که به حرف‌ها و دغدغه‌های آن‌ها اهمیت داده می‌شود، مدت‌زمان بیشتری در سازمان می‌مانند؛ بنابراین وجود تیم منابع انسانی مشارکت و شوق کارمندان برای حضور در شرکت و کار کردن را افزایش می‌دهد. اهمیت تیم یا متخصص منابع انسانی در شرکت‌های کوچک‌ بیشتر است. اگر شرکت شما کوچک است، یک مشاور یا متخصص منابع انسانی به افزایش بهره‌روی کارمندان کمک می‌کند. حتی می‌توانید کارهای مربوط به استخدام را برون‌سپاری کنید. با این کار تا حد زیادی در هزینه‌ها صرفه‌جویی می‌کنید. در صورتی‌که قصد راه‌اندازی تیم منابع انسانی را دارید، می‌توانید از خدمات مشاوره‌ی سایت مریم حنطوش‌زاده استفاده کنید.

در نهایت اینکه

با راه‌اندازی تیم منابع انسانی یا برون‌سپاری این کار می‌توانید تمرکزتان را روی فروش یا عملکرد بهتر بگذارید و به جایگاه بهتری نسبت به رقبا برسید.

کارکنانی که هستند اما نیستند!

۱ بازديد




ترک کار بی سرو صدا کارکنان یا  «Quite Quitting»  در لینکدین و وب‌سایت‌های بین‌المللی حوزه‌ی کسب‌وکار به چشم می‌خورد. اما این عبارت برای چه کسانی استفاده می‌شود؟ آیا ترک بی‌سر و صدا کارکنان به سخت‌کوشی و تلاش کارمندان مربوط می‌شود یا به توانایی مدیران به ایجاد رابطه با کارمندانشان ربط پیدا می‌کند؟ در این مقاله بیشتر راجع به این مفهوم صحبت می‌کنیم و راهکارهایی برای جلوگیری از ترک بی‌سروصدای کارمندان ارائه می‌دهیم.

ترک بی‌سروصدا چیست؟

کارمندان هرروز در محل کارشان تصمیم مهمی می‌گیرند: آیا برای اینکه شغلشان را از دست ندهند کار می‌کنند یا دوست دارند انرژی بیشتری برای کارشان بگذارند و تلاش کنند؟ گروه اول برای حفظ شغلشان کار می‌کنند و گروه دوم با ذوق و شوق برای کارشان تلاش می‌کنند. در چند ماه اخیر، کارمندان گروه اول نام جدیدی برای خودشان انتخاب کرده‌اند. آن‌ها بی‌سروصدا محل کارشان را ترک می‌کنند. برای این گروه از کارمندان، کار همه‌ی زندگی نیست. آن‌ها دوست ندارند بیشتر از ساعت‌های کار در شرکت بمانند.

به بیان دیگر، کارمندان گروه اول بیشتر از چیزی که از آن‌ها انتظار می‌رود، کار نمی‌کنند. محققان درباره‌ی این موضوع تحقیقات مختلفی انجام داده‌اند و و آزمون‌های رهبری ۳۶۰ درجه را بین گروه‌های کاری گوناگون اجرا کرده‌اند. آن‌ها از مردم درباره‌ی محل کارشان پرسیدند: «آیا تمایل به اضافه‌کاری در محل کارتان دارید؟»

برای اینکه مفهوم ترک بی‌ سر و صدا کارکنان را درک کنیم، سراغ آمار و اطلاعات می‌رویم: بین کسانی‌که محل کارشان را مثل زندان می‌بینند و کسانی‌که آن را هدف و معنای زندگی می‌دانند، چه فرقی وجود دارد؟ تحقیقات نشان می‌دهد که ترک بی‌سروصدا به تمایل کارمندان به عملکرد کاری بهتر و خلاق‌تر ربطی ندارد و بیشتر به توانایی مدیران به ایجاد رابطه با کارمندانش مربوط می‌شود. اگر مدیران رابطه‌ی خوبی با کارمندان داشته باشند، نیروها هم دقیقه‌های کاری را نمی‌شمارند و منتظر پایان ساعت کاری نیستند.

آمارها چه می‌گویند؟

تحقیقات جک زنگر و جوزف فولکمن از سال ۲۰۲۰ و روی ۲۸۰۱ مدیر انجام شد. آن‌ها مدیران را براساس گفته‌های ۱۳۰۴۸ کارمند دسته‌بندی کردند. به‌طور کلی، مدیران براساس دو معیار رتبه‌بندی شدند:

  • رتبه‌بندی مدیران براساس توانایی ایجاد تعادل بین نتیجه‌ی کار و توجه به نیازهای دیگران
  • رتبه‌بندی مدیران براساس اینکه آیا کارمندان تمایلی به اضافه‌کاری دارند یا خیر؟

محققان برای کسانی‌که با جان و دل اضافه‌کاری می‌کنند، عبارت «تلاش اختیاری» را به کار می‌برند و تاثیر تلاش اختیاری روی سازمان ها فوق‌العاده است. اگر شما ۱۰ کارمند داشته باشید و هر کدام از این کارمند ۱۰ درصد بیشتر تلاش کرده باشند، نتیجه‌ی کلی نشان می‌دهد که بهره‌وری سازمان شما افزایش پیدا کرده است.

ترک سازمان


کار کردن برای مدیرانی که کارمندان را به سمت ترک بی‌سروصدا سوق می‌دهد، مسئله‌ی نادری نیست و تقریبا بسیاری از افراد تجربه‌ی کار کردن با چنین مدیرانی را دارند. معمولا کارمندانی که تمایلی به اضافه‌ کاری ندارند، احساس می‌کنند که کسی در سازمان قدرشان را نمی‌داند یا به اندازه‌ی کافی به آن‌ها اهمیت داده نمی‌شود.

در چنین شرایطی مدیران رفتار نامناسبی دارند و بی‌انگیزگی کارکنان واکنشی به عملکرد مدیران است. در مقابل، گروهی از متخصصین با علاقه‌ی قلبی تا دیروقت کار می‌کنند یا زودتر از ساعت کاری به شرکت می‌روند. این کارمندان برای رهبرهای الهام‌بخش کار می‌کنند و اضافه‌کاری را دوست دارند.

با ترک بی‌سروصدای کارکنان چه باید کرد؟

اگر مدیر یک سازمان یا کسب‌وکار هستید، احتمالا در سازمانتان کارمندانی دارید که بی‌سروصدا محل کار را ترک می‌کنند و علاقه‌ای هم به کارکردن بیشتر ندارند. قبل از اینکه عملکرد این کارمندها را زیر سوال ببرید، اول به این پرسش پاسخ دهید: آیا این مشکل به کارمندها من مربوط می‌شود یا توانایی‌های رهبری من مشکل دارند؟

اگر به توانایی‌های رهبری خودتان ایمان دارید و فقط یکی از کارمندهای شما از انگیزه‌ی کافی برخوردار نیست، مشکل شما نیستید. در نهایت، باز هم بهتر است رویکرد و نحوه‌ی رفتار با کارمندان را بررسی کنید. در این مسیر با اعضای تیم و کارمندها صحبت کنید. آیا کارمندان تیم شما احساس ارزشمندبودن می‌کنند؟ سعی کنید با کارمندان شفاف صحبت کنید و انتظاراتشان را بپرسید.

“مهم‌ترین مسئله در روابط بین کارمندان و مدیران اعتماد است.”

مطالعاتی که روی رهبران و رفتارهای آن‌ها با اعضای تیمشان انجام شده است، نشان می‌دهد که مهم‌ترین مسئله در انگیزه‌دادن به کارمندان اعتماد است. وقتی کارمند به مدیرش اعتماد می‌کند، می‌داند که مدیرش به او و سلامتی‌اش اهمیت می‌دهد.

عامل اعتماد به سه رفتار دیگر ربط پیدا می‌کند.

  • اولین رفتار، داشتن رابطه‌ای مثبت با کارمندان است. داشتن رابطه‌ی مثبت به این معنی است که مشتاقانه با کارمندان خودتان ارتباط برقرار کنید و از صحبت‌کردن با آن‌ها لذت ببرید. علایق مشترک باعث پیوند بهتر شما و کارمندان می شود، در مقابل تفاوت‌ها ممکن است محرک باشند.

بین شما و اعضای تیم اختلاف‌ سنی، جنسی و قومیتی وجود دارد، حتی ممکن است جهت‌گیری‌های سیاسی و اجتماعی گوناگونی داشته باشید. سعی کنید نقاط مشترک را کشف کرده و اعتمادسازی کنید.

  • دومین عنصر مهم اعتماد، ثبات است. رهبرها باید با اعضای تیم‌شان صادق باشند و به وعده‌ها‌یشان عمل کنند. (برای مثال وعده هایی درباره حقوق، ترفیع و یا بهبود اوضاع آنها را ناامید می کند)

 

  • عامل سوم که منجر به اعتمادسازی می‌شود، تخصص است. آیا در کارتان حرفه‌ای هستید؟ آیا در حوزه‌ی شغلی‌تان اطلاعات روز را می‌دانید و با فناوری‌های جدید آشنا هستید؟ آیا دیگران به نظر و توصیه‌های شما اعتماد دارند؟ بهتر است بدانید که افراد متخصص مسیر را روشن نگه می‌دارند و باعث ایجاد اعتماد می‌شوند. اگر بتوانید با کارمندهای خودتان رابطه‌ی معتمدانه‌ای بسازید، دیگر هیچ‌ کارمندی بی‌سروصدا شرکت را ترک نخواهد کرد.

روش‌های مدیریتی قدیمی جوابگو نیست!

فراموش نکنید که رویکرد رهبرهای قدیمی در این مسیر جوابگو نیست و برای اعتمادسازی باید از روش‌های جدید رهبری استفاده کنید. طبق این روش‌ها، مدیران باید مکان‌های کاری امن‌تر و مثبت‌تری خلق کنند و عملکرد بهتری داشته باشند. با وجود این نکته‌ها، بسیاری از مدیرها در مسئله‌ی ترک بی‌سروصدا، کارمندان تنبل و بی‌انگیزه را مقصر می‌دانند، در حالی‌که باید عملکرد خودشان و شیوه‌ی مدیریتی‌شان را بررسی کنند. نکته‌ی آخر اینکه کارمندان و افراد متخصص زمان، انرژی و خلاقیتشان را در اختیار رهبرها و سازمان‌هایی قرار می‌دهند که شایسته‌ی آنها هستند. سعی کنید شایستگی خودتان را به کارمندان نشان دهید.

در این مسیر دوره سازمانی اصول مدیریت کارکنان می تواند در توانمندسازی مدیران سازمان و بهبود عملکرد آن به شما کمک نماید.

قبل از ترک کارکنان به فکر افزایش انگیزه آن‌ها باشید!

۲ بازديد




امروزه سازمان‌ها با مشکلاتی مثل تورم بالا و بازار کار کساد دست‌وپنجه نرم می‌کنند. همین مسئله منجر به ترک کامندان از سازمان می‌شود. برای حل این چالش‌ها، مدیرها سعی می‌کنند روش‌های مختلفی را استفاده کنند، مثلاً شیوه‌ی عملکردشان را تغییر می‌دهند یا دست‌مزدها را زیاد می‌کنند. تحقیقات نشان داده است که مدیرها می‌‌توانند چالش‌ها را به فرصت تبدیل کنند و ساختار محیط کار را عوض کنند. در ساختار جدید به افزایش انگیزه‌ کارکنان و تقویت قدرت تیمی بها داده می شود و سازمانی برنده است که بتواند از مدیریت عملکرد و سیستم پرداخت برای انگیزه‌دادن به کارمندان استفاده کند. در این مقاله، با این سیستم کاری بیشتر آشنا می‌شویم.

برای تقویت عملکرد کارکنان، درقبال عملکرد به آن‌ها پاداش بدهید

وقتی سازمانی از سیستم مدیریت عملکرد متصل به پاداش برای تقویت عملکرد فردی و تیمی استفاده می‌کند، می‌تواند تا حد زیادی از رقبایش جلو بیافتد. این سازمان‌ها عملکرد اقتصادی بهتری نسبت به شرکت‌های رقیب دارند و بهره‌وری کارکنانشان هم بیشتر است. بعضی از سازمان‌ها از انگیزه‌های کوتاه‌مدت و بلندمدت استفاده می‌کنند و به عملکرد اقتصادی بهتری می‌رسند. مثال‌هایی از انگیزه‌های کوتاه‌مدت، کارت‌های هدیه، مرخصی برای سفر و افزایش انعطاف ساعت کاری است. بعضی از کارمندان دوست دارند به صورت هیبرید کار کنند، تغییر حالت کاری یا جایگاه شغلی در سازمان نوعی انگیزه‌ی بلندمدت است. تاثیر انگیزه‌های کوتاه‌مدت و بلندمدت روی تقویت عملکرد کارمندان در تحقیقات متعدد ثابت شده است. طبق این تحقیقات، شرکت‌هایی که از پاداش‌های متنوع استفاده می‌کنند، ۱.۱۶ برابر عملکرد اقتصادی بیشتری نسبت به رقبایشان دارند و بهره‌روی کارکنانشان ۱.۳۶ برابر بیشتر از بقیه‌ی شرکت‌ها است. این تحقیقات نشان می‌دهند که اگر سازمان‌ها سیستم مدیریت عملکردشان را متحول کنند، می‌توانند عملکرد اقتصادی‌ را به اندازه‌ی ۱.۴۸ برابر افزایش دهند.

مدیریت عملکرد در سازمان‌ها

عملکرد کارمندان در سازمان‌ها با عواملی مثل چرخه‌ی عملکرد، انتظارات شغلی، ارزش‌ها و تاثیر عملکرد کارمندان روی اهداف سازمان تعریف می‌شود. تحقیقات انجام‌شده در سازمان‌ها نشان می‌دهد که مهم‌ترین عامل، عملکرد کارمندان است که با توجه به اهداف سازمان و چرخه‌ی عملکرد تعریف می‌شود. بعد از عملکرد کارکنان، انتظارات شغلی و ارزش‌ها اهمیت دارند.

چرخه عملکرد چیست؟

منابع انسانی یا مدیرهای شرکت، عملکرد کارمندان را در بازه‌ی زمانی خاصی بررسی می‌کنند. به این بازه‌ی زمانی محدود، چرخه‌ی عملکرد گفته می‌شود. بعضی از سازمان‌ها عملکرد تیمی را درنظر می‌گیرند و پیشرفت تیم را در یک برنامه‌ی مشخص می‌سنجند. این سازمان‌ها عملکرد بهتری دارند. بنابراین، در صورتی‌که مهارت‌هاو توانایی‌های فردی کارمندان را براساس موفقیت تیمی بسنجید، می‌توانید به نتایج مطلوب‌تری برسید.  اگر به دنبال اجرای برنامه‌ی مدیریت عملکرد اثربخش هستید، باید عملکرد کارمندان را در تیم بررسی کنید. مثلا می‌توانید معیارهایی مثل همکاری و کار گروهی را درنظر بگیرید یا ببینید کارمند شما تا چد حد در موفقیت تیم تاثیرگذار بوده است. با اجرای این برنامه‌، کارمندان شاخص‌های کلیدی عملکرد و مسائل مربوط به حقوق و مزایا را بهتر درک می‌کنند. در نهایت، در صورتی‌که مدیریت عملکرد را به درستی در سازمان اجرا کنید، کارمندان احساس ارزشمندی می‌کنند و انگیزه‌‌شان برای کارکردن بیشتر می‌شود.

راهکارهایی برای حذف موانع عملکرد مدیریتی

در همه‌ی شرکت‌ها، چالش‌ها و موانعی برای پیاده سازی مدیریت عملکرد وجود دارد که باعث می‌شود عملکرد مدیریت زیرسوال برود. منشاء این موانع عوامل زیر هستند:

  • مشارکت‌نکردن کارکنان
  • نداشتن انگیزه‌ی کافی
  • بهای بیشتر به کارمندان ضعیف
  • اختصاص‌ندادن زمان کافی روی پروژه‌ها

برای رفع این مشکلات، می‌توانید راهکارهای سازمان‌های موفق را اجرا کنید. این سازمان‌ها برای رفع یا کاهش موانع از مدیریت عملکرد اثربخش استفاده می‌کنند و راهکارهای زیر را پیاده می‌کنند.

  • اجرای سبک‌های کاری منعطف (سبک کاری هیبرید یا دورکاری در شرکت)
  • تنظیم اهداف سازمان با انعطاف‌پذیری بیشتر و اجرای ارزیابی سالانه
  • تقویت رابطه بین مدیریت عملکرد و توسعه‌ی شغلی

به‌طور کلی، بهتر است که اهداف سازمان را به صورت انعطاف‌پذیر تعیین کنید و ارتباط بین مدیریت عملکرد و پیشرفت شغلی را افزایش دهید. اگر کارمندان ببینند که با عملکرد بهتر به جایگاه‌های شغلی بهتری می‌رسند، انگیزه‌ی بیشتر پیدا می‌کنند و روی پروژه‌ها بیشتر وقت می‌گذارند. روش دیگر برای حل مشکلات مدیریتی، تاکید بر عملکرد کلی افراد و تیم است. توصیه‌ی ما این است که عملکرد کارمندان و تیم را براساس اهداف سازمان بررسی کنید و با توجه به این اهداف به آن‌ها بازخورد بدهید. همچنین، می‌توانید درباره‌ی مشکلات و موفقیت سازمان با افراد تیم حرف بزنید و برای ارتقای جایگاه کارمندان عملکرد آن‌ها را بررسی کنید.

روی خلق یک تجربه جذاب برای کارکنان در سازمان سرمایه گذاری کنید

سازمان‌هایی که اثربخشی بالایی دارند، به تعامل کارمندان اهمیت می‌دهند. در این سازمان‌ها، کارکنان در فرایند مدیریت عملکرد مشارکت دارند و تیمی کار می‌کنند. سازمان‌های اثربخش روی یادگیری و توسعه‌ی کارکنان سرمایه‌گذاری می‌کنند و سعی می‌کنند مهارت‌های مدیریت و ارتباطات را در آن‌ها تقویت کنند. بنابراین، کارمندان تجربه‌ی خوشایندی در شرکت کسب می‌کنند و عملکرد کاری آن‌ها افزایش پیدا می‌کند.

پرداخت به ازای عملکرد

در یک برنامه‌ی پرداخت موثر همه‌ی پاداش‌ها و انگیزه‌های کوتاه‌مدت و طولانی‌مدت درنظر گرفته می‌شوند. در نهایت، نتیجه‌ی این برنامه‌ی تقویت عملکرد افراد و تیم است. در برنامه‌ی پرداخت به ازای عملکرد، مهارت‌های کارکنان اهمیت زیادی دارد و احتمال موفقیت سازمان هم افزایش پیدا می‌کند. همچنین در این سیستم، انگیزه‌ی کارکنان بیشتر می‌شود و سازمان هم می‌تواند استعدادهایش را حفظ کند.

نکات کلیدی در تقویت مدیریت عملکرد و برنامه‌های پرداخت

  • اول از همه، مدیریت عملکرد شرکت را براساس فرایندهای کسب‌وکار بازنگری کنید.
  • سه تا از مهم‌ترین اهداف شرکت در خصوص مدیریت عملکرد را مشخص کنید و مطمئن شوید که تعریف عملکرد و روش سنجش موفقیت عملکرد با برنامه‌ی شما هماهنگ است.
  • نقش مدیر، کارمند و منابع انسانی در مدیریت عملکرد را بررسی کنید و به اصول تغییر رفتار پایبند باشید. انتظارات را با توجه به تعریف عملکرد تعریف کنید.
  • به توسعه‌ی شغلی، بازخوردهای مداوم و رفاه کارمندان اهمیت دهید و تعامل‌های مستمر و اثربخش را سرلوحه‌ی کارتان قرار دهید.
  • روش پرداخت شرکت را با توجه به اهداف سازمان تعریف کنید. در صورتی‌که به فلسفه‌ی پرداخت به ازای عملکرد پایبند هستید، اهداف کلی و فرایند مدیریت عملکرد را با توجه به این فلسفه طراحی کنید.

کارمندان دورکار و قهرمانی در مسابقه‌ی بهره‌وری

۴ بازديد



یکی از مزایای مهم دورکاری پایان مسابقه‌ی بهره‌وری است. وقتی هزاران کیلومتر از مدیر خودتان فاصله دارید، لازم نیست درگیر در جلسه‌های متعدد و بی‌فایده شرکت کنید و به مدیرتان نشان دهید که سرتان شلوغ است و مشغول کار هستید. در حالت دورکاری، مدیرتان کنار شما نیست، بنابراین می‌توانید بیست دقیقه در روز یوگا کار کنید یا چند دقیقه بین کارها با حیوان خانگی‌تان بازی کنید. این ویژگی‌ها نشان می‌دهد که دورکاری انعطاف‌پذیری بیشتری دارد. ولی این همه‌ی ماجرا نیست و محققان نظرهای متفاوتی درباره‌ی بهره‌وری کارمندان دورکار دارند. در این مقاله، بهره‌وری کارمندهای دورکار را بررسی می‌کنیم.

دورکاری و نمایش بهره‌روی، محققان چه می‌گویند؟

در دورکاری، کارمندان در برنامه‌ریزی و مدیریت زمان آزادتر هستند و می‌توانند به روشی کاملا شخصی کار کنند. بیشتر کارمندهای دورکار تلاش می‌کنند در هر ساعتی از زمان کاری روزانه‌شان کار کنند و مفیدبودن خودشان را به کارمندها و مدیر نشان دهند. محققان معتقدند که این روش چندان موثر نیست. در حقیقت، اگر خودتان را از مسابقه‌ی بهره‌روی بیرون بکشید، به بازدهی بیشتری می‌رسید و در طولانی‌مدت کارهای بیشتری را انجام می‌دهید. ویژگی‌های دورکاری برای خیلی از کارمندها اغواکننده است، ولی آیا همه‌ی این ویژگی‌ها در عمل به حقیقت می‌پیوندد؟ متاسفانه، گزارش‌های شرکت‌های مختلف نرم‌افزاری مثل کاتالوگ (Qatalog) و جیت لب (GitLab) خلاف این موضوع را به ما می‌گویند. طبق این گزارش‌ها، کارمندهای دورکار بیش‌از یک ساعت در روز را صرف نمایش بهره‌روی می‌کنند. ولی نمایش بهره‌وری چیست و چرا کارمندان دورکار گرفتار آن هستند؟

عادت‌های قدیمی به سختی از بین می‌روند

تحقیقات دو شرکت آمریکایی و بریتانیایی نشان می‌دهند که کارمندان دورکار مثل جنگجوهایی در اتاق کار می جنگند. آن‌ها به شدت تلاش می‌کنند که کارشان را به مدیر و کارمندهای دیگر نشان دهند، ولی کسی کنار آن‌ها نیست و تلاش آن‌ها را نمی‌بیند. این گزارش روی ۲۰۰۰ نفر از کارمندهای شرکت‌های کاتالوگ و جیت لب انجام شده است. طبق این گزارش، محیط کار به دلیل شیوع بیماری کرونا تغییر کرده است و کارمندها می‌توانند محیط کاری خودشان را انتخاب کنند، ولی همچنان مثل گذشته کار می‌کنند.

یعنی با اینکه کارکنان می‌توانند به شکلی انعطاف‌پذیر کار کنند، باز هم مثل کارمندهای حضوری و تمام وقت رفتار می‌کنند. کارکنان دورکار در جلسه‌های مختلف شرکت می‌کنند، به ایمیل‌ها پاسخ می‌دهند و سعی می‌کنند در تمام روز آنلاین باشند تا به همکارها و مدیرها نشان دهند که سخت کار می‌کنند. نظرسنجی دو شرکت کاتالوگ و جیت لب حاکی از این است که این کارها دقیقا ۶۷ دقیقه از زمان کاری کارمند دورکار را تلف می‌کند. به بیان دیگر، کارکنان دورکار در طول روز ۶۷ دقیقه از وقتشان را تلف می‌کنند تا بهره‌وری خودشان را به بقیه نشان دهند. این نتیجه، معنی دیگری هم دارد. طبق این گزارش، کیفیت کاری کارمندان دورکار کاهش پیدا می‌کند. ۸۱ درصد از کارمندهای این دو شرکت مدعی شده‌اند که وقتی زمان کارشان را خودشان انتخاب می‌کنند، بهتر کار می‌کنند.

در دورکاری، لازم نیست همه همزمان کار کنند

با نتایج این تحقیق، مدیرها باید به فکر راه‌حل باشند. برای اینکه تیم دورکار واقعا کار کند یا واقعا استراحت کند، چه کار باید کرد؟ چاره‌ی کارحذف دورکاری نیست، بلکه در ناهماهنگی است. در بسیاری از تیم‌های دورکاری، همه‌ی جلسه‌ها با حضور تمام اعضای تیم انجام می‌شود. ولی آیا واقعا لازم است همه‌ی افراد گروه در ساعت مشخصی در جلسه حضور داشته باشند؟ یا به طور همزمان کار کنند؟ ناهماهنگی و تنوع از ویژگی‌های دورکاری است. کارمندی دوست دارد در ۱۱ شب روی پروژه‌اش کار کند و فرد دیگری ۵ صبح کارهایش را انجام می‌دهد. در حالت ایده‌آل، شرکت‌ها و کارکنان اصل تنوع در دورکاری را قبول دارند، ولی واقعیت چیز دیگری را نشان می‌دهد. در بسیاری از شرکت‌ها، کارکنان دورکار همزمان آنلاین هستند، در ساعت‌های کاری سنتی (از هشت صبح تا ۵ عصر) کار می‌کنند. آن‌ها دورکار هستند، ولی اصول دورکاری را رعایت نمی‌کنند؛ بنابراین، در این حالت، بسیاری از مزایای دورکاری از بین می‌رود.

طبق نتایج نظرسنجی شرکت گیت لب و کاتالوگ، بیش از ۵۴ درصد از کارمندها معتقدند که همکارهای دورکارشان عادت‌های کاری قدیمی را تکرار می‌کنند و ۶۳ درصد آن‌ها می‌گویند که مدیریت و رهبری سازمان به شکل سنتی انجام می‌شود. بسیاری از مدیرها در سخنانشان شیوه‌ی کاری منعطف و دورکار را تشویق می‌کنند، ولی کسانی‌ را قبول دارند که از ساعت ۹ صبح تا ۵ عصر (مدل کاری سنتی) کار می‌کنند، در شرکت هستند یا آنلاین کار می‌کنند. در عمل، فقط هاله‌ای از دورکاری در زندگی کارمندان اجرا می‌شود و آن‌ها هیچ استقلال و کنترلی روی زمان خودشان ندارند. اگر این مدل کاری ادامه پیدا کند، در نهایت، مدیرهای شرکت با کارمندهایی افسرده و خسته مواجه می‌شوند؛ کارکنانی که همگی دچار فرسودگی شغلی شده‌اند و کارشان را دوست ندارند.

دورکاری را به معنای واقعی اجرا کنید

اگر می‌خواهید دورکار باشید، به مدیر و کارفرمایتان بگویید که در ساعت‌های مشخصی کار می‌کنید و آنلاین هستید. از تقویم‌های آنلاین و برنامه‌های مدیریت پروژه‌ برای برنامه‌ریزی دوطرفه استفاده کنید. درصورتی‌که خودتان مدیریت تیم دورکار را به عهده دارید، اجازه دهید کارکنان ساعت کاری منعطفی داشته باشند. فراموش نکنید که ساعت کاری ۹ صبح تا ۵ عصر برای کارکنان دورکار صدق نمی‌کند. اگر می‌خواهید دورکاری را به شکل اصولی و موثر در سازمانتان اجرا کنید، ما در این مسیر می‌توانیم به شما کمک کنیم. کافی است فرم مشاوره را پر کنید و درخواستتان را شرح دهید.

چالشهای برنامه ریزی منابع انسانی

۷ بازديد



مشکلات اجرای برنامه‌ریزی منابع انسانی در سازمان چیست؟

وقتی سازمان و منابع انسانی آن رشد می‌کنند و بزرگ‌تر می‌شوند، اهمیت برنامه‌ریزی منابع انسانی بیشتر مشخص می‌شود. در مقاله‌های قبلی درباره ضرورت برنامه‌ریزی منابع انسانی در سازمان صحبت کردیم، حالا بهتر است با تاثیرهای آن و چالش‌های این مسیر آشنا شویم. در این مقاله سعی می‌کنیم به مشکلات اجرای برنامه‌ریزی منابع انسانی بپردازیم و شغل برنامه‌ریز منابع انسانی را معرفی کنیم.

برنامه‌ریزی منابع انسانی چه تاثیری روی سازمان دارد؟

سازمان با استفاده از برنامه‌ریزی منابع انسانی بهره‌وری کارمندان را افزایش می‌دهد و نارضایتی آن‌ها را به حداقل می‌رساند. به‌علاوه، با این کار، جابه‌جایی‌های شغلی هم کم می‌شود. برنامه‌ریزی منابع انسانی حتی برای کسب‌وکارهای کوچک هم مفید است و باعث افزایش بهره‌وری و کنترل هزینه‌ها می‌شود. بازگشت سرمایه، اجرای ساختار سازمانی درست و آموزش نیروی کار از دیگر تاثیرهای برنامه‌ریزی منابع انسانی هستند. وقتی برنامه‌ریز منابع انسانی کارش را در سازمان شروع می‌کند، مهارت‌های موردنیاز سازمان شناسایی می‌شوند و کارکنان با توجه به این مهارت‌ها در دوره‌های آموزشی شرکت می‌کنند.

برنامه‌ریز منابع انسانی چه کار می‌کند؟

قبل از اینکه شغل برنامه‌ریز منابع انسانی را توضیح دهیم، بهتر است بگوییم که مدیریت کسب‌وکار ۵ وظیفه دارد: برنامه‌ریزی، سازمان‌دهی، هدایت، نظارت و کنترل. انجام این وظایف به عملکرد درست برنامه‌ریزان منابع انسانی وابسته است. برنامه‌ریز منابع انسانی در دو بعد فعالیت می‌کند. در بعد اول، استعدادهای سازمان، مهارت‌های جدید و نیروهای جایگزین را شناسایی می‌کند و در بعد دوم روی اهداف و مهارت‌های موردنیاز سازمان تمرکز می‌کند.

برنامه‌ریز منابع انسانی تا حدودی مثل مشاور عمل می‌کند و مسیر مشخصی را پیش‌روی سازمان و نیروها می‌گذارد. کارمندان با استفاده از توصیه‌ها و برنامه‌های او می‌توانند در مسیر رسیدن به اهدافشان قدم بردارند و زندگی حرفه‌ای و سازمانی‌ رضایت‌بخش‌تری را تجربه کنند.

برنامه‌ریز منابع انسانی برای دوره بازنشستگی، خروج از کار و ارتقاء شغلی کارمندان هم برنامه دارد و به سازگاری سازمان با تغییرات کمک می‌کند. مسئولیت‌های برنامه‌ریز منابع انسانی در بحران‌ها و عدم ثبات اقتصادی به اوج خودش می‌رسد. مثلاً در روزهایی که سازمان‌ها با بحران‌های اقتصادی روبه‌رو می‌شوند و سراغ تعدیل نیروها می‌روند، برنامه‌ریز منابع انسانی از تصمیم‌های کوتاه‌مدت و بی‌بازده راجع به کارمندان جلوگیری می‌کند. برنامه‌ریز منابع انسانی با اجرای یک برنامه خوب و جامع باعث بهترشدن رابطه بین کارکنان و مدیران می‌شود و چشم‌انداز وسیع‌تری برای آینده شرکت رغم می‌زند.

مشکلات اجرای برنامه‌ریزی منابع انسانی در سازمان

همان‌طور که گفتیم متخصصان برنامه‌ریزی منابع انسانی با توجه به استراتژی‌ها و چشم‌انداز سازمان، نیروهای انسانی را شناسایی می‌کنند و اقدامات لازم را انجام می‌دهند. برای اینکه با این شغل بیشتر آشنا شوید، بهتر است مشکلات آن‌ها را بشناسید:

مقاومت کارکنان در مقابل برنامه‌ریزی منابع انسانی

بعضی از کارکنان به روند قدیمی کار عادت کرده‌اند و از تغییر برنامه‌ها استقبال نمی‌کنند. گروهی هم تصور می‌کنند که برنامه‌ریزی منابع انسانی فقط زحمات آن‌ها را زیاد می‌کند.

نوسانات شرایط بازار

رکود اقتصادی، بحران‌های جامعه و مشکلات درون شرکت روی وضعیت منابع انسانی تاثیر می‌گذارد. بعضی از کارمندان در مشکلات اقتصادی شرکت را ترک می‌کنند و به دنبال کار بهتر و حقوق بالاتر هستند. برنامه‌ریز منابع انسانی با درنظر گرفتن شرایط شرکت و استعدادهای نیروی کار شرایط نگهداشت نیرو را فراهم می‌کند.

جابه‌جایی و انتقال کارکنان

بخشی از چالش‌های برنامه‌ریز منابع انسانی به جابه‌جایی و انتقال کارکنان مربوط می‌شود. ممکن است یکی از نیروها در جایگاه اصلی خودش بهره‌وری مناسبی نداشته باشد و کارش را به خوبی انجام ندهد. برنامه‌ریز منابع انسانی با جابه‌جایی کارکنان و استفاده از آن‌ها در جایگاه شغلی مناسب به شرکت و کارجو کمک می‌کند.

اشتغال‌های موقت و فصلی

برنامه‌ریزی اشتغال‌های موقت و فصلی به عهده برنامه‌ریز منابع انسانی است. بعضی از پروژه‌ها کوتاه مدت هستند و شرکت در بازه زمانی کوتاهی به نیروی متخصص احتیاج دارد. برنامه‌ریز منابع انسانی سعی می‌کند در کوتاه‌ترین زمان ممکن نیروی متخصص مناسب با شرکت را استخدام کند.

حضور فناوری‌های جدید

ظهور فناوری‌های جدید از جنبه‌های گوناگونی روی کار برنامه‌ریز منابع انسانی تاثیر می‌گذارند. بسیاری از شرکت‌ها برای پردازش اطلاعات مربوط به استخدام از تجزیه‌وتحلیل داده‌ها استفاده می‌کنند. بنابراین واحد برنامه‌ ریزی منابع انسانی باید کار با ابزارهای مختلف فناوری را بداند و با مدیران فناوری اطلاعات شرکت ارتباط داشته باشد. علاوه‌بر این‌ها، هماهنگی اطلاعات مختلف، مدیریت این اطلاعات و حفظ حریم خصوصی آن‌ها از چالش‌های مربوط به ظهور فناوری‌های جدید است.

برنامه‌ریزی منابع انسانی در عمل

وقتی از وظایف و تاثیرهای برنامه‌ ریزی منابع انسانی صحبت می‌کنیم، حالت ایده‌آل را درنظر می‌گیریم. در حالت ایده‌آ‌ل، متخصصان منابع انسانی باید در راستای یکپارچه‌سازی سازمان حرکت کنند. به این ترتیب، اهداف و پروژه‌های سازمان را درک می‌کنند. برنامه‌ریزهای منابع انسانی برای انتخاب، آموزش و حمایت از نیروی کار از سیاست‌های سازمانی استفاده می‌کنند. این سیاست‌ها در دسته‌های مختلفی مثل استخدام، مزایا، پاداش، عملکرد و توسعه سازمان هستند. در نهایت، یک برنامه مدون برای رفتار درست در سازمان و جهت‌گیری‌های خارج از سازمان به کارمندان داده می‌شود.

برنامه‌ریزهای منابع انسانی می‌توانند برای استخدام و ارتباط بهتر بین کارمندان و سازمان از شبکه‌های اجتماعی مثل لینکدین و توییتر استفاده کنند، اما نباید فراموش کرد که این شبکه‌ها به نظارت و برنامه‌ریزی احتیاج دارند. همچنین از نظر اجرایی، تاثیرگذارترین سازمان‌ها از برنامه‌های پیش‌گیرانه در منابع انسانی خودشان استفاده می‌کنند. با این کار برنامه‌ریزهای منابع انسانی نیازهای تجاری و استراتژی‌های موردنیاز را برای اهداف کوتاه‌ و بلندمدت پیش‌بینی می‌کند. در این برنامه‌ها، بخشی از بودجه شرکت به استخدام استعدادهای ضروری سازمان برای آینده اختصاص می‌یابد.

برنامه‌ریزی منابع انسانی را برون‌سپاری کنید

ما در این مقاله سعی کردیم از تاثیرها و موانع برنامه‌ ریزی منابع انسانی صحبت کنیم. اگر به دلیل کمبود بودجه و کوچکی شرکتتان نمی‌توانید نیروی مشخصی تحت عنوان برنامه‌ریز منابع انسانی استخدام کنید، می‌توانید از خدمات مشاوره استفاده کنید. کافی است فرم درخواست مشاوره سازمانی را پر کنید تا با شما تماس گرفته شود.

شنونده‌های خوب چه کار می‌کنند؟

۴ بازديد



به آخرین باری که در جلسه‌های سازمان شرکت کرده‌اید فکر کنید، چقدر به حرف کارمندان و اعضای دیگر جلسه گوش داده‌اید؟ مهارت گوش دادن در موفقیت شغلی و کیفیت روابط بین فردی اهمیت زیادی دارد. در این مقاله می‌خواهیم درباره مهارت گوش ‌دادن فعال و موثر صحبت کنیم و ویژگی‌های شنونده‌های خوب را توضیح دهیم.

محققان درباره مهارت گوش دادن فعال و موثر چه می‌گویند؟

بیشتر مردم تصور می‌کنند که اگر موارد زیر را رعایت کنند، شنونده خوبی هستند:

  • قطع‌نکردن حرف گوینده
  • نشان‌دادن شوق و علاقه به صحبت طرف مقابل با حالت‌های چهره و صداها
  • تکرار حرف گوینده به نشانه تاکید و درک صحبت‌های او
شنونده خوب مثل ترامپولین است. همان‌طور که ترامپولین شخص را به ارتفاع بیشتری پرتاب می‌کند، شنونده هم با رفتار و سخنانش به گوینده انرژی می‌دهد.

 

اما طبق تحقیقات جک زینگر و جوزف فولکمن، این موارد ویژگی‌های یک شنونده خوب نیستند. آن‌ها معتقدند که شنونده خوب مثل ترامپولین است. همان‌طور که ترامپولین شخص را به ارتفاع بیشتری پرتاب می‌کند، شنونده هم با رفتار و سخنانش به گوینده انرژی می‌دهد. شنونده خوب با بازخوردهای موثر و سازنده از افکار و سخنان گوینده حمایت می‌کند. با ارائه‌ بازخورد، یک مکالمه دوطرفه بین گوینده و شنونده شکل می‌گیرد. زینگر و فولکمن در تحقیقاتشان شش سطح از مهارت‌ گوش ‌دادن فعال و موثر را تعریف می‌کنند. بیایید نگاه دقیق‌تری به تحقیق آن‌ها بیاندازیم.

آیا شنونده خوب، شنونده ساکت است؟

در بیشتر تحقیقات حوزه مدیریت، جواب این سوال مثبت است. بهتر است شنونده ساکت بماند و گاهی اوقات برای حمایت از طرف مقابل سرش را تکان دهد. در این مطالعه‌ها، شنونده خوب حرف‌های گوینده را تکرار می‌کند تا نشان دهد به خوبی گوش می‌دهد. با این حال، زینگر و فولکمن نظر دیگری دارند. آن‌ها معتقدند که این رفتارها نمی‌توانند مهارت گوش دادن فعال و موثر را به درستی توصیف کنند. در بخش بعد می‌بینیم که از نظر زینگر و فولکمن، شنونده خوب چه کار می‌کند؟

شنونده‌های خوب چه ویژگی‌هایی دارند؟

زینگر و فولکمن در تحقیقشان برای مدیران برنامه‌ای تدارک دیدند. مدیرها در برنامه آن‌ها شرکت می‌کردند تا به کوچ‌های بهتری تبدیل شوند. حدود ۳۴۹۲ مدیر در این برنامه حضور داشتند. زینگر و فولکمن مهارت‌های کوچینگ شرکت‌کننده‌ها را با ارزیابی‌های ۳۶۰ درجه بررسی کردند. از بین شرکت‌کننده‌ها بهترین شنونده‌ها و شنونده‌های متوسط شناسایی شدند. در نهایت، زینگر و فولکمن توانستند ویژگی‌های برترین شنونده‌ها را در چهار دسته قرار دهند:

شنونده‌ خوب ساکت نیست

شنونده‌های خوب سوال می‌پرسند تا حرف‌های طرف مقابل را درک کنند. بنابراین، گوش ‌دادن و سر تکان‌دادن نشانه‌های گوش دادن فعال و موثر نیست. شما می‌توانید با پرسیدن سوال‌های مناسب از گوینده بخواهید اطلاعات بیشتری به شما بدهد. در مهارت گوش‌ دادن فعال و موثر مکالمه دو طرفه ایجاد می شود و بین شنونده و گوینده تعامل شکل می‌گیرد.

شنونده خوب عزت‌نفس گوینده را تقویت می‌کند

بهترین شنونده‌ها محیط امنی برای طرف مقابل ایجاد کرده و از او حمایت می‌کنند. اگر مهارت گوش‌ دادن را در خودتان تقویت کنید، بقیه از صحبت‌کردن با شما حس خوبی می‌گیرند و اعتماد‌به‌نفسشان تقویت می‌شود. برای اینکه این سطح از مهارت گوش دادن را در خودتان تقویت کنید، سعی کنید بدون جبهه‌گیری به حرف‌های گوینده گوش کنید.

شنونده خوب در گفت‌وگو مشارکت می‌کند

در یک گفت‌وگوی مشارکتی، دو طرف صحبت می‌کنند و بازخورد می‌دهند. در چنین گفت‌وگویی، شنونده حالت تدافعی ندارد و نظراتش به آرامی بیان می‌کند. در مقابل، شنونده‌های ضعیف گفت‌وگو را مثل میدان مسابقه می‌بینند. آن‌ها به حرف‌های گوینده گوش می‌کنند تا در منطق و استدلال‌های خطایی پیدا کنند.

شنونده ضعیف به جای اینکه به حرف‌های گوینده گوش دهد، دنبال پاسخ‌دادن به او است. کسی‌که مهارت گوش‌ دادن فعال و موثر را به خوبی درک کرده باشد، به دنبال برنده‌شدن در بحث نیست، بلکه سعی می‌کند به گوینده کمک کند. در اجرای چنین رویکردی، شما می‌توانید فرضیه‌های گوینده را به چالش بکشید و با او مخالفت کنید، اما تخریبش نمی‌کنید.

شنونده خوب پیشنهاد می‌دهد

اگر در گفت‌وگو به خوبی به سخنان طرف مقابل گوش دهید، سعی می‌کنید طوری به او بازخورد دهید که مسیرها و گزینه‌های جدیدی در گفت‌وگو باز شود. به‌علاوه، شنونده‌ خوب به جای اینکه نصیحت کند و سخن گوینده را قطع کند، پیشنهادهای موثر می‌دهد.

با توجه به ویژگی‌های ذکرشده، شنونده خوب به شما ایده می‌دهد و فعالانه از شما حمایت می‌کند. اگر با شنونده خوب وارد صحبت شوید، بعد از پایان گفت‌وگو خسته نیستید و احساس سردرگمی نمی‌کنید. البته، همان‌طور که در ابتدای مقاله گفتیم، زینگر و فولکمن برای مهارت گوش دادن شش سطح تعریف کردند. در بخش بعد این سطح‌ها را توضیح می‌دهیم.

سطح‌های مهارت گوش دادن فعال و موثر

هر یک از مرحله‌های زیر پیش‌نیاز مرحله‌ بعدی هستند. اگر می‌خواهید مهارت گوش دادن را تقویت کنید، بهتر است مرحله‌‌به‌مرحله پیش بروید و هر یک از سطوح زیر را تمرین کنید. با تمرین سطح‌های مختلف گوش دادن می‌توانید به شنونده‌ای خوب تبدیل شوید.

سطح اول

در این سطح، شنونده محیط امنی برای گفت‌وگو ایجاد می‌کند و دو نفر می‌توانند درباره مسائل پیچیده به راحتی صحبت کنند. سطح اول از مهارت گوش دادن فعال و موثر ساده‌ترین نوع گوش دادن است. گوینده و شنونده با آرامش درباره مسائلی مثل سیاست، کار و جامعه صحبت می‌کنند.

سطح دوم

شنونده در طول گفت‌وگو از تلفن و لپ‌تاپ استفاده نمی‌کند و فقط به سخنان گوینده توجه می‌کند. او تلاش می‌کند با طرف مقابل ارتباط چشمی برقرار کند. برقراری ارتباط چشمی با گوینده روی احساسات و نظرات او تاثیر می‌گذارد و شما را به شنونده بهتری تبدیل می‌کند. اگر کارمند شما با لپ‌تاپ جلویتان می‌نشیند تا درباره گزارشش صحبت کند، بهتر است تلفن و لپ‌تاپ را کنار بگذارید و با جان و دل به گزارش گوش کنید.

سطح سوم

شنونده تلاش می‌کند مفهوم اصلی سخنان گوینده را درک کند، ایده‌ها را بفهمد و سوال بپرسد. او با بیان مسائل مطرح‌شده در گفت‌وگو نشان می‌دهد که به درستی منظور گوینده را درک کرده است. جلسه‌های بارش ایده در شرکت‌ها و استارتاپ‌ها نمونه‌ای از سطح سوم گوش دادن است.

سطح چهارم

شنونده نشانه‌های غیرکلامی مثل حالت‌های چهره، عرق‌کردن، تعداد دم و بازدم، ژست‌ها و زبان بدن را مشاهده می‌کند. تحقیقات نشان می‌دهد که ۸۰ درصد از ارتباطات ما با دیگران ریشه در نشانه‌های غیرکلامی دارند. مثلا اگر گوینده در صحبت‌هایش از شوخی استفاده می‌کند، لبخند شما نشان می‌دهد که شوخی او را پسندیده‌‌اید و او کارش را درست انجام داده است. بنابراین، در مکالمه موثر گوش‌ها و چشم‌ها هر دو فعالیت می‌کنند.

سطح پنجم

در این سطح، شنونده احساسات و عواطف گوینده را عمیقا درک کرده و آن‌ها را تایید می‌کند. همدلی و حمایت از ویژگی‌های سطح پنجم مهارت گوش دادن هستند. در چنین گفت‌وگویی، شنونده برای احساسات گوینده ارزش قائل است و قضاوتش نمی‌کند. این نوع از گوش دادن بیشتر در جلسه‌های روان‌درمانی رخ می‌دهد.

سطح ششم

شنونده برای شفاف‌کردن فرضیه‌های گوینده و حمایت از او سوال می‌پرسد. با این کار، گوینده موضوع را از زاویه دیگری می‌بیند. سوال‌پرسیدن به گوینده کمک می‌کند تا ایده‌ها و افکار جدیدی را بیان کند. در چنین گفت‌وگویی باید مراقب باشید تا مکالمه را به سمت خودتان نچرخانید و موضوع صحبت را عوض نکنید. سطح ششم مهارت گوش دادن را در جلسه‌های دفاع از پایان‌نامه شاهد هستیم. در چنین جلسه‌هایی، استاد راهنما سوال می‌پرسد و دانشجو با توجه به زاویه دید استاد پاسخ می‌دهد.

سخن آخر

ما در این مقاله سعی کردیم با توجه به نتایج تحقیق زینگر و فولکمن، ویژگی‌های شنونده خوب را بیان کنیم. امیدواریم با دانستن این ویژگی‌ها مهارت گوش دادن فعال و موثر را تمرین کرده و در روابط‌ روزمره خودتان اجرا کنید.

دوره مدیریت استرس

۴ بازديد



دوره مدیریت استرس


اگر شما هم استرس را تجربه کرده اید، این دوره برای شما مفید خواهد بود. استرس علاوه براین که روی عملکرد مغز تاثیر می گذارد، بلکه سلول های عصبی مغز را نیز تخریب می کند و در نتیجه آثار مخرب استرس، حتی زمانی که از استرس خبری نیست، روی ما باقی می ماند! اما خبر خوب اینکه همانطور که علم و نوروساینس ما را از تبعات استرس آگاه می کند، راهکارهایی را نیز در دسترس ما قرار می دهد تا در صورت بروز استرس، آسیب ها را به حداقل برسانیم.

جهت اطلاع از جزییات بیشتر دوره، از طریق لینک زیر فایل پی دی اف را دانلود کنید:
پی دی اف دوره مدیریت استرس